Class

ساخت وبلاگ

من سر کلاس بودم خودکار به دست

همان خودکار های رنگی رنگی 

استاد جزوء میگفت من مینوشتم 

ولی فرصت که پیدا میشد اون 

دریچه چند سانتی در کلاس را نگاه میکردم

همیشه جایی مینشستم که به آن دید داشته باشم

یا بهتر بگویم جایی مینشستم 

که وقتی چشمانت پشت آن قاب میگرفت مرا ببیند

وقت هایی که ساعت کلاسی تمام شده بود

ولی استاد مزخرف مان نگهمان داشته بود

میان آن هم همه صداهای درون سالن

میان صحبت های استاد 

من صدای حرف زدن و خندیدن تو را تشخیص میدادم

من برای دیدنت لحظه شماری میکردم

اما دوست داشتم بودنت را تا کلاس تمام نمیشد

انجا میماندی تا نمی آمدم بیرون نمیرفتی

کسی چه میداند من بهترین لحظات عمرم 

را درون آن دانشگاه گذرانده ام 

:)...
ما را در سایت :) دنبال می کنید

برچسب : classroom,class dojo,class, نویسنده : efaraaanc بازدید : 208 تاريخ : جمعه 10 دی 1395 ساعت: 16:52